::::antidevill::::
نظرات شما عزیزان:
- ما بايد تمام جنگ ابزارهايى كه مخالفانمان ممكن است عليهمان بكار گيرند، در اختيار داشته باشيم. ضمناً بايد پيچيده ترين واژه هاى حقوقى را از ميان كتب قانونگذارى بيرون بكشيم تا به هنگام داورى و قضا از آنها استفاده كنيم. البته اين واژهها ممكن است ناموجه و غيرعادلانه جلوه كنند ولى براى آنكه چنين وضعى پيش نيايد، بايد از قبل چارهجويى كنيم بدينمعنى، واژههاى پيچيده را در قالب عباراتى زيبا بيان كنيم تا اصولى اخلاقى، عالى، متعالى و معقول جلوه كنند.
كادر رهبرى جامعه ما بايد خود رابا تمام مظاهر تمدن كه به موقع بكار آيند، مجهز كند. كادر رهبرى بايد عواملى چون روزنامه نگاران، وكلاى مدافع ورزيده، سياستمداران كار كشته، مديران برجسته و خلاصه افرادى كه در مدارس ويژه از تعليم و تربيتى عالى برخوردار بوده اند، در اختيار داشته باشد. چنين افرادى با ساخت اجتماعى جوامع ( جامعه شناسى)، انسان شناسى، و همه زبانهايى كه با الفباى سياست ساخته شدهاند، بايد آشنا باشند. وانگهى اين افراد بايد با تمام مسايل حساس جامعه اى كه در آن نقشهايى بازى مىكنند، آشنا گردند. منظور از مسايل حساس، تمايلات، علايق، نارسايىها و نقاط ضعف مردم غيريهودى و نيز شرايط محيط زندگى آنها است. نيازى به گفتن نيست كه معاونان و مشاوران كادر رهبرى از ميان غيريهوديان انتخاب نخواهند شد. غيريهوديان كه عادت دارند رييس و مدير بشوند، خود را در مسايل مربوط به مديريت به زحمت نمىاندازند و هدف را از وسيله تميز نمىدهند و معمولا" نامه ها را بدون آنكه بخوانند امضاء مىكنند و پست و مقام رياست و مديريت را يا به منظور گرفتن دستمزد احراز مىكنند و يا به خاطر ارضاء جاه طلبىهايشان.
- دولت ما تمام اقتصاددانان جهان را به خدمت خود درمىآورد. به علاوه آموزش اصول و مبانى اقتصاد به يهوديان نشانگر اهميتى است كه ما براى علم اقتصاد قائليم. دولت ما از مشورت بانكداران، صاحبان صنايع سرمايه داران و ميليونرها برخوردار خواهد بود و همه چيز به زبان ارقام و اعداد بيان خواهد شد.
- تا زمانى كه نتوانيم مشاغل دولتى را به برادران يهودىمان بسپاريم، ناگزيريم افرادى را از ميان غيريهودى براى تصدى مشاغل دولتى انتخاب كنيم. البته اين افراد را زيرنظر مىگيريم و آنها را كاملا" از مردم جدا نگه مىداريم چنانچه اين افراد از اجراى دستورات ما سرپيچى كنند، به مجازاتهاى سنگين و احتمالا" اعدام محكوم خواهند شد. غرض از اعمال چنين سختگيرىهايى آن است كه اين افراد تا آخرين قطره خونشان ازمنافع ما دفاع كنند.
- توجه به خصوصيات و خلق و خوى مردمى كه شما در ممالكشان زندگى و فعاليت مىكنيد، اهميت بسيار به سزايى در اجراء و پياده كردن برنامههايمان دارد. تا زمانى كه افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره هاى تربيتى ما دوباره تربيت نشوند، نمىتوانيم برنامه هايمان را در اينگونه جوامع مطابق با روشى كلى و يكسان پياده كنيم. اما اگر برنامه ها را محتاطانه و توأم با آموزش آغاز كنيم، مىتوانيم در كمتر از يك دهه منش و خلق و خوى سرسخت ترين افراد را تغيير داده و آنها را مانند افرادى كه از پيش مطيع ساخته ايم، به زير سلطه خويش درآوريم.
- كلماتى چون آزادى، برابرى و برادرى در واقع اسمهاى مستعارى هستند كه فراماسونرهاى ما آنها را بكار مىبرند. هنگامى كه حكومت شاهنشاهى ما آغاز گشت اين كلمات را از صورت استعارى بودن بيرون آورده و به صورت عباراتى ايده آلى چون حق آزادى، وظيفه برابرى و آرمان برادرى درمىآوريم. بدين معنى ما غلطترين كار را انجام مىدهيم و به اصطلاح « با شاخ گاو درمىافتيم».
هرگونه قانونى را عملا" از بين مىبريم و تنها آنهايى را كه خوب باشند، حفظ مىكنيم. امروزه اگر دولتى عليه ما اعتراض كند بنا به تشخيص ما شايد هم بعيد نباشد حتى اگر مبارزه عليه سامىگرايى را شروع كند، اين مبارزه لازم و ضرورى به نظر مىرسد. زيرا نسل آينده ما را آماده كارزار مىكند. از آنجا كه در اين مورد به تفصيل بحث كردهايم، ضرورتى ندارد در اينجا مطالب راتكرار كنيم.
دولت قدرتمند يهود
- هيچگونه محدوديتى براى حوزه فعاليتهاى ما وجود ندارد. دولت توانمند ما كه در شرايطى فوق العاده قانونى به بقا خويش ادامه مىدهد. با واژه ديكتاتورى كه مفهوم زور وقدرت از آن مستفاد مىشود، توصيف مىگردد. من اكنون در مقامى هستم كه با كمال اطمينان و آگاهى به شما بگويم كه قانونگذاران در موقع مناسب به داورى مىنشينند و سپس درمورد ما حكم مىكنند. به زودى كشتار وحشيانه خود را آغاز مىكنيم و بر مركب پيروزى سوار مىشويم. ما صرفاً براساس زور به فرمانروايى خويش ادامه مىدهيم زيرا همچون يگانه حزب حاكم، تمام نيروها مغلوب و مطيع ما مىشوند. حربههاى نامحدود ما عبارتند از حريصانه سوزاندن آدميان، بىرحمانه انتقام گرفتن و سرسختانه كينه توزى كردن.
- بنابه تحريك ما، ترور و وحشت همه جا را فرا مىگيرد، افراد با آرمانها و عقايد مختلف مانند سلطنت طلب، عوام فريب، سوسياليست و آرمانگرا ( ايده آليست) به خدمت ما درخواهند آمد و بنا به اغواى ما مىكوشند تا هر نوع نظم و آرامشى را برهم زنند و همه جا را به آشوب بكشانند. وجود چنين طغيانهايى دولتها را دچار دگرگونى مىكند و مردم حاضرمىشوند براى برقرارى صلح و آرامش همه چيز را فدا كنند. تا زمانى كه به قدرت جهانى ما اعتراف نكنند و تا زمانى كه تسليم ما نشوند، صلح را به سرزمينشان باز نخواهيم گرداند.
- در چنين شرايطى مردم فرياد مىزنند تا دول جهان بر سر استقرار سوسياليزم به توافق برسند. اما تجزيه احزاب و نفاق ميان آنها باعث مىشود كه مردم به ما بپيوندند. جدال بر سر قدرت، ميان مردم آغاز مىگردد و پول در اين ميان نقش مهمى رابازى مىكند. بديهى است كه همه پولها نزد ما ذخيره شده و پيروزى از آن ما خواهد بود.
- ما ازقبل به اتحاد ميان رهبران و توده هاى ناآگاهِ مردمِ جوامعِ غيريهودى پى برده ايم و اقدامات لازم در اين زمينه معمول داشته ايم. بدين معنى ميان رهبران و توده هاى مردم از طريق ايجاد ترس و وحشت، سدى ايجاد كرده ايم و وضعى پيش آورده ايم كه توده مردم در آينده پشتيبان ما باشد. به زودى زمام رهبرى توده ها را بدست مىگيريم و آنها را در جهت مسيرى كه به هدفهايمان ختم مىشود، هدايت مىكنيم.
- براى آنكه از رهبرى توده ناآگاه مردم غيريهودى به كلى غافل نشويم هر چند گاه يكبار در مراسم آنها شركت مىكنيم و اگر نتوانيم اين كار را شخصاً انجام دهيم، تصدى اين امور را به كسانى كه فوق العاده مورد اعتماد ما باشند، محول مىكنيم. پس از آنكه توده مردم به رهبرى ما اعتراف كردند، آنگاه به طور خصوصى درباره مسايل سياسى با آنها وارد مذاكره مىشويم و به آنان آموزش سياسى مىدهيم تا آنها را به سوى هدفهاى دلخواهمان سوق دهيم.
- كسى نمىرود تحقيق بكند كه در مدرسه فلان روستا چه مطالبى تدريس مىشود، ولى به محض آنكه مردم ما از زبان يكى از مأموران سياسى دولت يا رهبر مملكت مطلبى را شنيدند، نه تنها آن را درسراسر كشور خويش بلكه آن را به تمام مردم جهان مىرسانند.
- براى جلوگيرى از نابودى بىموقع موسسات و سازمانهاى غيريهودى، اهرمها و فنرهايى كه گردش كار اين سازمانها را تنظيم مىكنند، تعبيه كردهايم و با دقت و ظرافت هر چه تمام آنها را كار گذاشته ايم. « سياست آزادى عمل» كه نظم و هماهنگى را ازسازمانها و موسسات مىگيرد، درموقع لزوم به جاى اهرمهاى تنظيم كننده، پياده مىكنيم. به بيان ديگر، به درون سيستم مديريت، قانونگذارى، انتخابات، و نيز مطبوعات و آزادىهاى شخصى و از همه مهمتر سيستم تعليم و تربيت اين جوامع دست برده ايم و « فلسفه آزادى» را رواج داده ايم.
جوانان مسيحى را به فساد مىكشانيم
- ما جوانان مسيحى را در دريايى از افكارشاعرانه غرق مىكنيم و آنها را براساس تئورىها و اصولى كه آنها را غلط مىپنداريم، تربيت مىكنيم تا بتوانيم آنان را به فساد بكشانيم.
- بدون آنكه قوانين را از اساس عوض كنيم، آنها را به تعبير و تفسيرهاى متناقض تبديل مىكنيم تا آنچه از اين تعبير و تفسيرها حاصل مىشود، به صورت نتايج چشمگيرى جلوه كند. البته چنين نتايج چشمگيرى باعث مىشوند، كه چهره واقعى قوانين، در پس اين تعبير و تفسيرها مخفى بماند و كارگزاران دولتى نتوانند اصل قوانين را كه در شبكه درهم و برهمى از سيستم قانونگذارى محصور گشته اند، از تعابير و تفاسير تفكيك كنند.
- اعمال روش بالا را ما « تئورى تفويض اختيار» مىناميم.
- ممكن است بگوييد كه اگر غيريهوديان از نقشه و طرح ما آگاه شوند، عليه ما مسلح مىگردند و ستيزى بزرگ عليهمان آغاز خواهند كرد. ولى ا قبل از وقوع چنين حادثهاى چاره انديشى خواهيم كرد و مانورى خواهيم داد كه پشت هر انسان پرجرأتى را بلرزاند و آن چاره اين است كه در زيرزمين شهرهاى بزرگ و پايتخت كشورهاى اروپايى دالانهاى عظيمى حفر مىكنيم تا موقع احساس خطر شهرها را منفجر سازيم.
Power By:
LoxBlog.Com |